سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ریاستْ دوستی، از دوستی خدای سبحان باز می دارد . [امام علی علیه السلام ـ در حکمت های منسوب به ایشان ـ]
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 28

با عرض سلام 


 قبول دارید اتفاقات روزمره اگه آدم براش فکر کنه  خیلی پیام داره؟؟؟؟؟؟


                          


  چند مدت پیش بود جایی دعوت بودیم  قرار بود کربلایی از کربلا بیاد ما هم با خوشحالی رفتیم .


از همون اول که رسیدیم دیدیم همه جا شلوغ و پر سر و صدا هر کی یک چیزی


می گفت و دیدن این شور و نشاط خیلی جالب بود برام یکی می گفت الان


می یاد یکی دیگه می گفت 20 دقیقه دیگه میاد هر کی یک چیزی می گفت


...


اومدیم جلوی خانه دیدیم انگار قراره جلوی پای کربلایی ها یک گاو بکشند.(قابل توجه خسیسا)


باور می کنید خیلی دلم براش سوخت...


در همین حال و هوا بودم دیدم سروصدا داره به یک سمت جهت پیدا می کنه


مام رفتیم دیدم آره کربلایی ها اومدند رفتیم و احوال پرسی کردیم و همینجور


با جمعیت می رفتیم دیدم اون حیوونی رو که قرار بود ذبح کنند آوردند ودست


و پا بسته و سرش رو بریدند.............


اینجا بود که هورای تماشاچیان بلند شد ولی من نمی تونستم مثل اونا باشم


من خیلی ناراحت بودم با خودم می گفتم خدایا ای کاش می تونستم بفهمم داره


با خودش چی می گه.


این بود که فهمیدم اصلا انگار یک طوری بهم الهام شد... که خدا تو رو بزرگ دونسته


 نکنه خودم ارزش خودمو ندونم  و با کوچکترین تحریکی منحرف بشم... نکنه نتونم


جواب احترام خدا رو بدم .


بیایم ثابت کنیم ارزش خودمونو . 


 راستی هرکسی چطور می تونه ارزش خودشو    اثبات کنه؟
یک قهرمان وزنه برداری وقتی می تونه به همه ثابت کنه که قویه که بتونه
توی مسابقات وزنه برداری به همه نشون بده            امیدوارم بتونیم توی مسابقات دنیا


نشون بدیم که از همه موجودات در ارزش بالاتریم


 


 


بعد از اون فهمیدم پس دیگه کلمه نمی تونم معنا نداره


 


از اون موقع است که همشه می گم خدا چون تو بهم ارزش دادی


پس می تونم

    

 


 نوشته شده توسط م. حسینی در سه شنبه 85/2/26 و ساعت 11:32 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 69129
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو